۱۳۸۷ مرداد ۱۵, سه‌شنبه

هواداران محمد خاتمی و قتل عام زندانیان سیاسی

پیروزی محمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری خرداد 76 تغییری غیر منتظره در فضای سیاسی ایران به حساب می آمد. سیاستهای دولت خاتمی و افزایش تلاش های بخش هائی از جامعه برای تاثیر گذاری بر سیاستهای جمهوری اسلامی، فضای سیاسی کشور را بازتر کرده و این گمان را برای برخی از خانواده ها به وجود آورده بود که شرایط مساعدی فراهم آمده تا مسئله قتل عام 67 و اعدامهای دهه 60 را به شکلی گسترده تر در جامعه طرح کنند. به ویژه واکنش اولیه دولت خاتمی به قتلهای سیاسی در سال 1378 و اعلام اینکه برخی از مسئولان وزارت اطلاعات مسئول این قتلها هستند، سبب خوشبینی به ممکن بودن پیگیری جنایتهای دهه 60 شده بود.

اولین گام به رسمیت شناختن این قتل عام از طرف جبهه دوم خرداد بود. خانواده ها تلاش می کردند با مراجعه به افراد صاحب نفوذ در جبهه دوم خرداد و یا روزنامه های "دوم خردادی" به آنان نشان دهند که خانواده ها ی قربانیان نقض گسترده حقوق بشر در دهه 60 خواهان رسیدگی به این جنایتها هستند. یکی از اعضای خانواده قربانیان به دفتر روزنامه دوم خرداد مراجعه و ضمن معرفی خود تقاضای ملاقات با آقای عبدالله نوری را کردند. آقای نوری از پذیرفتن ایشان سر باز زده و پیام فرستاده بود که "امروز تنها نوار باریکی از آزادی وجود دارد، انشاء الله بعدا نوبت شما هم می رسد". گویا از این نوار باریک آزادی جیزی نصیب ما نمی شد. یکی از خبرنگاران روزنامه خرداد قول داده بود که به خاوران خواهد آمد تا گزارشی تهیه کند، که خبری نشد.

خانواده ها همچنین با دفتر خاتمی تماس می گرفتند، برای ایشان نامه می نوشتند و خواستار پیگیری قتل عام زندانیان سیاسی می شدند. هر چند گاها پاسخهای دلگرم کننده ای از آن سوی شنیده می شد، اما آقای خاتمی و بسیاری از همراهان ایشان تمایلی به درگیر شدن در این پرونده نداشت. آقای خاتمی و بسیاری از موثرترین همکاران ایشان در جبهه دوم خرداد در زمان قتل عام 67 از مسئولین اصلی دولت جمهوری اسلامی بودند و طبیعتا تمایلی به پاسخگوئی نداشتند. آقای حجاریان در جلسه ای در انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی شریف در پاسخ به سئوال یکی از اساتید این دانشگاه مبنی بر اینکه "با توجه به این واقعیت که بسیاری از اصلاح طلبان مسئولیت مستقیم در نقض گسترده حقوق بشر در ایران داشته اند، شما چگونه می خواهید با چنین افرادی دمکراسی را در ایران بر پا کنید؟" طرز تفکر غالب در جبهه دوم خرداد را چنین فرمولبندی کرد "ما در صدد ایجاد دمکراسی بدون دمکراتها هستیم."

با بروز علائم اولیه شکست جبهه دوم خرداد، روزنه های دسترسی ما به مسئولان این جبهه نیز بسته می شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر