۱۳۸۶ آذر ۱۶, جمعه

شکایت از نقض آزادی بیان، وجود تبعیض و اهانت در سازمان اکثریت

مسئولین محترم سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) آ

خواهشمندم که این نامه را به عنوان شکایت رسمی من از نقض آزادی بیان، وجود تبعیض در آن سازمان و اهانت مسئول یا مسئولین آن سازمان به نگارنده این نامه بپذیرید. آ

آ1- در تاریخ 21 ژانویه 2007 و پس از انتشار دعوت کمیته برگزاری کنگره دهم آن سازمان برای ارسال مقالات و پیشنهادات به این کنگره، مقاله ای را که حاوی طرح تشکیل "کمیسیون تحقیق مستقل برای بررسی احتمال همکاری اطلاعاتی میان سازمان اکثریت و نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی" بود را برای انتشار در کار و طرح در کنگره مذکور ارسال کردم. در دعوت منتشر شده هیچ محدودیتی برای ارسال مطالب تعیین نشده بود. آ

مسئولین ان سازمان به این دلیل که این مقاله حاوی اتهاماتی به آن سازمان است از درج مقاله و طرح قرار به کنگره خودداری کردند. من در مکاتباتم با مسئولین آن سازمان صراحتا عنوان کردم که هدف مقاله من این است که نشان بدهم که اتهاماتی وجود دارد و ما موظف به پاسخگوئی هستیم. من تلاش کردم که نشان دهم که شرایط سالهای 60-61 چنان بود که این گمان را در ذهن فعالین احزاب سیاسی مخالف جمهوری اسلامی ایران (در آن زمان) به وجود میاورد که سازمان اکثریت و حزب توده با توجه به موضع سیاسی و ایدئولوژیکی که اختیار کرده اند و برای حفظ امتیازاتی که دارند حاضر به هر نوع همکاری با جمهوری اسلامی هستند. در مقاله ام همچنین بر این نکته تاکید کرده بودم که متاسفانه برخی از شواهد این گمان را تقویت میکنند. من مصر بوده و هستم که این وظیفه ماست که در مقابل این اتهامات پاسخگو باشیم. آ

متاسفانه از معدود کسانی هستم که پاسخ مدعیان همکاری اطلاعاتی میان سازمان اکثریت و جمهوری اسلامی را با متهم کردن متقابل آنان به جعل واقعیت، تهدید انان (سهراب مبشری) و یا عدم اطلاعشان از واقعیت (فرخ نگهدار) نمیدهم، بلکه همگان را دعوت میکنم که شرایطی را به وجود آوریم که با اتکا به اسناد موجود و به ویژه شهادت فعالین سیاسی این اتهامات را بررسی کنیم. همچنین تلاش کرده ام احتمال طرح مسئله همکاری با نهادهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی بر علیه ضد انقلاب در درون سازمان اکثریت را بررسی کنم و این سئوال را طرح کرده ام که اگر چنین بحثی وجود داشته است (حداقل یک مورد جدی آن در خاطرات نقی حمیدیان ذکر شده است) آیا تنها در حد بحث و سئوال باقی مانده است؟ و به ویژه سئوال کرده ام که اگر کسانی به دلیل سیاستهای رسمی سازمان اکثریت اطلاعاتی را در اختیار ماموران اطلاعاتی جمهوری اسلامی قرار داده باشند، مسئولیت ما و به ویژه رهبران سازمان اکثریت در این میان چیست؟ آ

گمان میکنم بیان این مطالب از زبان من که سالهای زیادی به عنوان دوسندار آن سازمان شناخته شده ام به مزاق هیچکدام از مسئولین سازمان اکثریت خوش نیامده است و تصمیم بر این شده است که از انتشار مطالب من حلوگیری شود. من عدم انتشار مقاله ام در کار و عدم طرح قرار پیشنهادیم در کنگره را نمونه ای روشن از نقض آزادی بیان در آن سازمان میدانم

آ2- مسئولین سازمان در پاسخ به پایفشاری من برای شرکت در کنگره سازمان اکثریت و انتشار نظراتم در ارگان آن سازمان، نوشتند که اگر من عضو آن سازمان هستم با مسئولین تشکیلات تماس بگیرم تا ترتیب شرکت من در کنگره را بدهند. مسئولین سازمان اکثریت مطرح کردند که "تنها افرادی که در حوزه های سازمانی عضویت دارند از چنین حقوقی برخوردار هستند". مسئولین آن سازمان در سال 1999 با حضور من در کنگره ان سازمان، بدون آنکه در حوزه ای شرکت کرده باشم موافقت کرده بودند و من تنها به دلایل شخصی از حضور در آن کنگره خودداری کردم. آیا انتقادات من سبب شده است که این حق از من گرفته شود؟ آ

روشهای جاری مسئولان آن سازمان نشان میدهد که در برخی از موارد، عضویت در حوزه های سازمانی شرط شرکت در کنگره نیست. به عنوان نمونه آقای نگهدار صراحتا حضور در حوزه های سازمانی را در مصاحبه با نشریه شهروند رد کرده اند و تنها شکل مناسب همکاری با سازمان اکثریت را همکاری پروژهای میدانند، ولی علیرغم آن مداوما در کنگره های آن سازمان حضور داشته اند. این استاندارد دوگانه میتواند این معنی را داشته باشد که این اصل سازمانی، اگر وجود داشته باشد، تنها کاربردی محدود داشته و در همه موارد از جمله در مورد دوستداران سازمان اکثریت در داخل کشور و آقای نگهدار اجرا نمیشود. با توجه به موارد بالا تاکید مسئولین آن سازمان بر این اصل سازمانی وجاهت لازم را نداشته و ندارد و این گمان را برای من به وجود آورده است که عدم موافقت با شرکت من در کنگره و عدم انتشار مقاله وطرح پیشنهادیم به دلیل طرح برخی انتقادات است که با روش کاری و تفکر مسئولان آن سازمان سازگار نیست. آ

آ3- در سال 1999 آقایان نگهدار و عبدالرحیم پور به من گفتند که خانواده شهدای فدائی حق شرکت در کنگره های سازمان اکثریت را دارند. هر چند اصولی بودن این قرار محل بحث است اما گمان میکردم تصویب این قرار برای به رسمیت شناختن رنجی است که این خانواده ها تحمل کرده اند و ادای احترامی است به خاطره شهدای آن سازمان. اما هرگز گمان نمیکردم که انتقادات من به روشهای سازمان اکثریت سبب شود که از طرف مسئولین آن سازمان به سوء استفاده از عنوان "خانواده شهدا" متهم بشوم. آ

با توجه به مطالب بالا من خواهان رسیدگی به مسائل زیر میباشم: آ

آ1- نقض آزادی بیان به دلیل طرح نظرات انتقادی و خارج از چهارچوب متعارف و مورد قبول مسئولین سازمان اکثریت،
آ2- ایجاد دو روش متفاوت برای تعیین عضو و حق شرکت در کنگره، نادیده گرفته شدن حق من برای انتشار مقاله در "کار" ارگان سازمان اکثریت و طرح پیشنهاد به کنگره آن سازمان، آ
آ3- اهانت به من در مورد سوءاستفاده از عنوان "خانوده شهدای فدائی". آ

انتظار دارم که این نامه در کار اکثریت منتشر شده و به خوانندگان اطلاع داده شود که روش رسیدگی به این شکایت چگونه خواهد بود. آ

با تشکر

جعفر بهکیش (25 اکتبر 2007) آ




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر